Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . فراخواندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
convocar
/kˌɔmbokˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: convoqué]
[حال: convoco]
[گذشته: convoqué]
[گذشته کامل: convocado]
صرف فعل
1
فراخواندن
تشکیل دادن
1.El presidente convocó la asamblea el 15 de octubre.
1. رئیسجمهور جلسه پانزده اکتبر را تشکیل داد.
کلمات نزدیک
perteneciente
líder
idéntico
intermediario
empobrecer
suministrar
unitario
terreno
evolución
recurso
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان