[اسم]

el flemón

/flemˈɔn/
قابل شمارش مذکر

1 آبسه دندان

  • 1.El dentista me dijo que tengo un flemón y me recetó este antibiótico.
    1. دندان‌پزشک به من گفت که دندانم آبسه کرده و برایم این آنتی‌بیوتیک را تجویز کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان