[فعل]

fumar

/fumˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: fumé] [حال: fumo] [گذشته: fumé] [گذشته کامل: fumado]

1 سیگار کشیدن

  • 1.Está tratando de dejar de fumar.
    1. او دارد سعی می‌کند که سیگار کشیدن را ترک کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان