Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . اعطا کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
galardonar
/ɡˌalaɾðonˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: galardoné]
[حال: galardono]
[گذشته: galardoné]
[گذشته کامل: galardonado]
صرف فعل
1
اعطا کردن
دادن
1.La universidad galardonó al científico con un premio por los grandes avances que logró.
1. دانشگاه بهخاطر موفقیتهای بزرگی که آن دانشمند بهدست آورده بود، جایزهای به او اعطا کرد.
کلمات نزدیک
teatral
estrofa
tragedia
artes escénicas
secundario
trama
componer
narración
describir
relatar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان