[اسم]

el guante

/ɡwˈante/
قابل شمارش مذکر
[جمع: guantes]

1 دستکش

  • 1.Hacía tanto frío que me tuve que poner los guantes de lana.
    1. آن‌قدر هوا سرد شده بود که مجبور شدم دستکش پشمی بپوشم.

2 دستکش (بیسبال)

  • 1.El guante y el bate de béisbol están en el ático.
    1. دستکش و چوب بیسبال در اتاق زیرشیروانی است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان