Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تزئین کنار غذا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la guarnición
/ɡwˌaɾniθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: guarniciones]
1
تزئین کنار غذا
مخلفات
1.Elegí verduras asadas como guarnición para el filete.
1. من برای مخلفات کنار استیک سبزیجات کبابی را انتخاب کردم.
کلمات نزدیک
grabar
fortalecer
finca
enterar
diurno
inalámbrico
incorporado
intercambiar
lazo
masticar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان