[صفت]

hambriento

/ˌambɾiˈɛnto/
قابل مقایسه
[حالت مونث: hambrienta] [جمع مونث: hambrientas] [جمع مذکر: hambrientos]

1 گرسنه

  • 1.Estoy hambriento. ¿Pedimos una pizza?
    1. من گرسنه هستم. پیتزا سفارش بدهیم؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان