[اسم]

el hijo único

/ˈixo ˈuniko/
قابل شمارش مذکر
[جمع: hijos únicos] [مونث: hija única]

1 تک‌فرزند

  • 1.Oliver era hijo único y siempre sentía que le faltaba compañía.
    1. "الیور" تک‌فرزند بود و همیشه احساس می‌کردم که دنبال هم‌صحبت می‌گشت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان