[اسم]

la horquilla

/ɔɾkˈiʎa/
قابل شمارش مونث
[جمع: horquillas]

1 چنگک باغبانی چهارشاخ

  • 1.Los campesinos agitaron sus horquillas en forma amenazante frente a la oficina del alcalde.
    1. روستایی‌ها بیرون از دفتر شهردار، چنگک‌های باغبانی‌شان را به‌شکل تهدیدآمیز تکان دادند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان