Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مزایای پایانخدمت
2 . خسارت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la indemnización
/ˌindemnˌiθaθjˈɔn/
غیرقابل شمارش
مونث
1
مزایای پایانخدمت
1.No recibí indemnización porque renuncié voluntariamente.
1. من مزایای پایانخدمت نگرفتم، زیرا داوطلبانه استعفا دادم.
2
خسارت
دیه
1.El accidentado reclamó indemnización por daños personales.
1. قربانی تصادف بهخاطر آسیب فردی درخواست دیه کرد.
کلمات نزدیک
trabajar por cuenta propia
llevar a cabo
condición
ejercer
despido
jornada
multinacional
disponibilidad
prestación
anticipado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان