Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بیاعتمادبهنفس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
inseguro
/ˌinseɣˈuɾɔ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: insegura]
[جمع مونث: inseguras]
[جمع مذکر: inseguros]
1
بیاعتمادبهنفس
نگران
1.Los niños pueden sentirse inseguros si sospechan que sus padres vayan a separarse.
1. وقتی که بچهها حدس بزنند که والدینشان میخواهند جدا بشوند، ممکن است بیاعتمادبهنفس بشوند.
کلمات نزدیک
impaciente
extrovertido
conservador
arrogante
vídeo
intranquilo
introvertido
liberal
mentiroso
sincero
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان