[عبارت]

llevar gafas

/ʎeβˈaɾ ɣˈafas/

1 عینک زدن عینک به چشم داشتن

  • 1.Estoy en el bar. Me encontrarás fácilmente porque soy el único que lleva gafas.
    1. من در بار هستم. من را به‌راحتی پیدا خواهی کرد، زیرا من تنها کسی هستم که عینک زده‌ام.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان