Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . میز جلوی مبل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la mesa de centro
/mˈesa ðe θˈɛntɾo/
قابل شمارش
مونث
[جمع: mesas de centro]
1
میز جلوی مبل
میز پذیرایی
1.Ayer, compramos dos sillones y una mesa de centro para la sala.
1. دیروز برای اتاق نشیمن دو مبل و یک میز پذیرایی خریدیم.
کلمات نزدیک
toma de corriente
sofá
alfombra
cuadro
calendario
planta de interior
zapatero
interruptor
taburete
mecedora
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان