[اسم]

el motor

/motˈɔɾ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: motores]

1 موتور محرک

  • 1.El taxista dejó el motor encendido mientras esperaba.
    1. همان‌طور که راننده تاکسی منتظر بود، موتور (اتومبیل) را روشن گذاشت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان