Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مذاکره کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
negociar
/nˌeɣoθjˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: negocié]
[حال: negocio]
[گذشته: negocié]
[گذشته کامل: negociado]
صرف فعل
1
مذاکره کردن
گفتگو کردن
1.Los grupos negociaron una solución que beneficiara a ambos.
1. گروهها درمورد راهحلی مذاکره کردند که به هر دو طرف سود برساند.
کلمات نزدیک
ayudante
frecuentemente
comparable
despreciable
flexibilidad
hacer la colada
tareas domésticas
desván
bello
higiene
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان