[اسم]

el olivo

/olˈiβo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: olivos]

1 درخت زیتون

  • 1.Las aceitunas que cuelgan del olivo han madurado tanto que están a punto de caer al suelo.
    1. زیتون‌هایی که از درخت زیتون آویزان هستند، آن‌قدر رسیده‌اند که دارند روی زمین می‌ریزند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان