Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سفارش (آمریکای لاتین)
2 . نظم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la orden
/ˈɔɾðɛn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: órdenes]
1
سفارش (آمریکای لاتین)
1.El mesero nos tomó la orden hace una hora y todavía estamos esperando.
1. پیشخدمت یک ساعت قبل سفارش ما را گرفت و ما هنوز منتظریم.
2
نظم
(el orden)
1.No hay orden en tu vida.
1. هیچ نظمی در زندگی تو نیست.
کلمات نزدیک
buque
completo
suceder
pregunta
numeral
problema
pieza
cima
rey
multiplicar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان