[اسم]

el ovario

/oβˈaɾjo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: ovarios]

1 تخمدان

  • 1.Mi hermana acudió a su ginecólogo para discutir sobre un dolor en los ovarios.
    1. خواهرم به دکتر زنان رفت تا درمورد درد در تخمدان‌هایش با او صحبت کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان