Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . قدم
2 . قدم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el paso
/pˈaso/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: pasos]
1
قدم
1.El bebé se paró y dio sus primeros pasos.
1. کودک بلند شد و اولین قدمهایش را برداشت.
2
قدم
گام، مرحله
1.El estudio fue un gran paso para la ciencia aeronáutica.
1. (این) مطالعه گامی بزرگ برای علم هوانوردی بود.
کلمات نزدیک
recordar
verdadero
producir
cola
mente
verbo
cantar
vocal
guerra
patrón
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان