[فعل]

perdonar

/pˌɛɾðonˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: perdoné] [حال: perdono] [گذشته: perdoné] [گذشته کامل: perdonado]

1 بخشیدن عفو کردن

  • 1.El presidente lo perdonó y ya no tendrá que ir a la cárcel.
    1. رئیس‌جمهور او را عفو کرد و دیگر لازم نیست که او به زندان برود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان