Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پیکنیک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el picnic
/piknˈik/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: pícnics]
1
پیکنیک
گردش
1.Este tiempo soleado es perfecto para un pícnic.
1. این هوای آفتابی برای گردش عالی است.
کلمات نزدیک
cena
almuerzo
desayuno
bocadillo
acompañamiento
marisco
comida de la calle
menú
propina
bufé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان