Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تختهسیاه
2 . تابلوی امتیاز (آمریکای لاتین)
3 . سنگ لوح
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la pizarra
/piθˈara/
قابل شمارش
مونث
[جمع: pizarras]
1
تختهسیاه
1.El profesor escribió en la pizarra con tiza blanca.
1. معلم با گچ سفید روی تختهسیاه نوشت.
2
تابلوی امتیاز (آمریکای لاتین)
اسکوربورد
1.La pizarra dice que perdieron el partido 27 a 32.
1. تابلوی امتیاز نشان میدهد که مسابقه را بیست و هفت به سی و دو باختند.
3
سنگ لوح
اسلیت
1.Un techo de pizarra puede durar más de cien años.
1. سقفی که از اسلیت ساخته شده باشد میتواند بیشتر از صد سال دوام بیاورد.
کلمات نزدیک
examen
biblioteca
diccionario
libro
alfabeto
tiza
patio de la escuela
uniforme escolar
mochila escolar
cuaderno
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان