[اسم]

la pizca

/pˈiθka/
غیرقابل شمارش مونث

1 ذره مقدار اندک

  • 1.Añádele una pizca de paprika al arroz, pero no te pases.
    1. مقدار اندکی پاپریکا به برنج اضافه کن، اما زیاد نریز.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان