Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . گیاه آپارتمانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la planta de interior
/plˈanta ðe ˌintɛɾjˈɔɾ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: plantas de interior]
1
گیاه آپارتمانی
گیاه خانگی
1.Éste es mi primer houseplant, y sé que las orquídeas son especiales.
1. این اولین گیاه خانگی من است و میدانم که ارکیدهها خاص هستند.
کلمات نزدیک
mesa de centro
toma de corriente
sofá
alfombra
cuadro
zapatero
interruptor
taburete
mecedora
picaporte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان