[اسم]

el polvo

/pˈɔlβo/
غیرقابل شمارش مذکر

1 پودر

  • 1.Puedes usar palitos pero yo prefiero el polvo de canela para mi té.
    1. می‌توانی از چوبش استفاده کنی، اما من برای چای پودر دارچین را ترجیح می‌دهم.

2 گردوخاک گردوغبار

  • 1.Usó la aspiradora de mano para quitar el polvo de los estantes.
    1. از یک جاروبرقی کوچک استفاده کردم تا گردوخاک قفسه‌ها را پاک کنم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان