[اسم]

el antiséptico

/ˌantisˈɛpːtiko/
غیرقابل شمارش مذکر

1 ضدعفونی‌کننده

  • 1.Voy a poner un antiséptico en el raspón. Te va a arder un poco.
    1. می‌خواهم کمی ضدعفونی‌کننده روی خراشت بزنم. کمی می‌سوزد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان