Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سخنرانی
2 . عرضه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la presentación
/pɾˌesɛntaθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: presentaciones]
1
سخنرانی
ارائه، نطق
1.En su presentación sobre psicología clínica, Pepe habló de la situación de un amigo.
1. در سخنرانیاش درمورد روانشناسی بالینی، "پپه" درمورد وضعیت یکی از دوستانش صحبت کرد.
2
عرضه
ارائه، معرفی
1.Solo se permitirá el acceso al recinto mediante la presentación de la entrada.
1. دسترسی به فضای حصارکشیشده فقط با ارائه بلیت امکانپذیر است.
کلمات نزدیک
profesor
carpeta
portapapeles
sello de goma
proyector
médico
enfermero
piloto
azafato
arquitecto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان