[اسم]

el profesor

/pɾˌofesˈɔɾ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: profesores] [مونث: profesora]

1 مدرس دانشگاه استاد دانشگاه

  • 1.Le ofrecieron un puesto de profesora en el departamento de química de la Universidad de Pittsburgh.
    1. به او شغل استاد دانشگاه در بخش شیمی دانشگاه پیتسبورگ را پیشنهاد کردند.

2 معلم

  • 1.La Sra. Romero es mi profesora favorita.
    1. خانم "رومرو" معلم محبوب من است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان