[اسم]

el prostituto

/pɾˌɔstitˈuto/
قابل شمارش مذکر
[جمع: prostitutos]

1 مرد روسپی

culturally sensitive
  • 1.El joven afirmó que le pagaron por sexo, pero negó ser un prostituto.
    1. مرد جوان تأیید کرد که برای سکس به او پول دادند، اما انکار می‌کرد که روسپی است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان