[اسم]

la rótula

/rˈɔtula/
قابل شمارش مونث
[جمع: rótulas]

1 کشکک کاسه زانو

  • 1.Tengo una luxación en la rótula y por eso me duele al andar.
    1. کشکک زانویم در رفته و برای همین وقتی که راه می‌روم، دردم می‌آید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان