[فعل]

reparar

/rˌepaɾˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: reparé] [حال: reparo] [گذشته: reparé] [گذشته کامل: reparado]

1 تعمیر کردن

  • 1.El mecánico está esperando unos repuestos de la fábrica para reparar mi coche.
    1. تعمیرکار منتظر (رسیدن) چند قطعه از کارخانه است که اتومبیلم را تعمیر کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان