[فعل]

rezar

/reθˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: recé] [حال: rezo] [گذشته: recé] [گذشته کامل: rezado]

1 دعا کردن

  • 1.Ella reza cada noche antes de acostarse.
    1. او هر شب قبل از اینکه بخوابد، دعا می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان