Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سانسور کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
censurar
/θˌɛnsuɾˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: censuré]
[حال: censuro]
[گذشته: censuré]
[گذشته کامل: censurado]
صرف فعل
1
سانسور کردن
1.El régimen comunista censuró varias escenas objetables de la película.
1. رژیم کمونیست بسیاری از صحنههای اعتراصی را از فیلم سانسور کرد.
کلمات نزدیک
rezar
glorieta
farola
bocacalle
acueducto
correo certificado
correo urgente
cotilleo
cultural
difundir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان