[فعل]

rodar

/roðˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: rodé] [حال: ruedo] [گذشته: rodé] [گذشته کامل: rodado]

1 فیلم‌برداری کردن فیلم گرفتن

  • 1.El director quiere rodar la película en blanco y negro.
    1. کارگردان می‌خواهد فیلم را سیاه و سفید فیلم‌برداری کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان