[فعل]

repartir

/rˌepaɾtˈiɾ/
فعل گذرا
[گذشته: repartí] [حال: reparto] [گذشته: repartí] [گذشته کامل: repartido]

1 توزیع کردن پخش کردن

  • 1.Mi abuelo repartió su riqueza entre sus hijos.
    1. پدربزرگم ثروتش را میان فرزندانش پخش کرد.

2 پخش شدن توزیع شدن (repartirse)

  • 1.El queso se había repartido perfectamente por la pizza.
    1. پنیر بسیار خوب روی پیتزا پخش شده بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان