[صفت]

seguro

/seɣˈuɾɔ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: segura] [جمع مونث: seguras] [جمع مذکر: seguros]

1 امن

  • 1.El lugar más seguro de la casa durante un tornado es el sótano.
    1. امن‌ترین جای خانه در طوفان، زیرزمین است.

2 بااعتمادبه‌نفس

  • 1.Ahora soy una persona más segura que lo que era de más joven.
    1. اکنون من نسبت به زمانی که جوان بودم فرد بااعتمادبه‌نفس‌تری هستم.
[اسم]

el seguro

/seɣˈuɾɔ/
غیرقابل شمارش مذکر

3 بیمه

  • 1.Después del accidente me subieron la prima de seguro de coche.
    1. پس از تصادف مبلغ پرداختی بیمه اتومبیلم را بیشتر کردند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان