[اسم]

la semilla

/semˈiʎa/
قابل شمارش مونث
[جمع: semillas]

1 تخم بذر، دانه

  • 1.Compré semillas de girasol para plantarlas en el jardín.
    1. تخم آفتابگردان خریدم تا آنها را در باغچه بکارم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان