Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . خدمات پستی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el servicio postal
/sɛɾβˈiθjo pɔstˈal/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: servicios postales]
1
خدمات پستی
1.Felipe presentó una solicitud para un puesto en el servicio postal. Quiere ser cartero.
1. "فلیپه" برای یک موقعیت شغلی در خدمات پستی درخواست فرستاد. او میخواهد نامهرسان شود.
کلمات نزدیک
remitente
mensajero
envío
destinatario
correo
urgente
buzón de voz
cargador
coger el teléfono
contestador automático
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان