[صفت]

sobrio

/sˈɔβɾio/
قابل مقایسه
[حالت مونث: sobria] [جمع مونث: sobrias] [جمع مذکر: sobrios]

1 هوشیار (در برابر مست)

  • 1.Yo manejé de regreso del bar porque era el único sobrio.
    1. در راه بازگشت از میخانه من رانندگی کردم، زیرا من تنها کسی بودم که هوشیار بودم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان