Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کثیفی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la suciedad
/sˌuθjeðˈad/
غیرقابل شمارش
مونث
1
کثیفی
آلودگی
1.Se quejó de la suciedad y el servicio deficiente del hotel.
1. او از کثیفی هتل و خدمات نامناسب آن شکایت کرد.
کلمات نزدیک
sociedad
repoblar
ozono
central nuclear
robar
jamón serrano
dopaje
espectáculo
interpretar
motociclismo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان