[اسم]

la suciedad

/sˌuθjeðˈad/
غیرقابل شمارش مونث

1 کثیفی آلودگی

  • 1.Se quejó de la suciedad y el servicio deficiente del hotel.
    1. او از کثیفی هتل و خدمات نامناسب آن شکایت کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان