[عبارت]

tener ganas

/tenˈɛɾ ɣˈanas/

1 میل داشتن خواستن

  • 1.Supongo que tendré que comer algo aunque no tenga ganas.
    1. فکر کنم با اینکه میل ندارم، باید چیزی بخورم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان