[عبارت]

tener frío

/tenˈɛɾ fɾˈio/

1 احساس سرما داشتن

  • 1.Por favor, cierra la ventana que tengo frío.
    1. لطفاً پنجره را ببند که من سردم است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان