Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . داشتن
2 . داشتن (برای بیان سن)
3 . هستن (برای بیان احساسات)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
tener
/tenˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: tuve]
[حال: tengo]
[گذشته: tuve]
[گذشته کامل: tenido]
صرف فعل
1
داشتن
1.Tengo tres coches.
1. من سه عدد اتومبیل دارم.
2
داشتن (برای بیان سن)
1.Mi hermana tiene 33 años.
1. خواهرم سی و سه سال دارد.
3
هستن (برای بیان احساسات)
1.Si tienes frío, ponte un abrigo.
1. اگر سردت است، یک پالتو بپوش.
کلمات نزدیک
temprano
sílaba
routina
por
pasar
tener calor
tener frío
tener hambre
tener sed
tener sueño
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان