[فعل]

tener

/tenˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: tuve] [حال: tengo] [گذشته: tuve] [گذشته کامل: tenido]

1 داشتن

  • 1.Tengo tres coches.
    1. من سه عدد اتومبیل دارم.

2 داشتن (برای بیان سن)

  • 1.Mi hermana tiene 33 años.
    1. خواهرم سی و سه سال دارد.

3 هستن (برای بیان احساسات)

  • 1.Si tienes frío, ponte un abrigo.
    1. اگر سردت است، یک پالتو بپوش.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان