[اسم]

el tsunami

/tˈesunˈami/
قابل شمارش مذکر
[جمع: tsunamis]

1 سونامی موج جزرومدی

  • 1.El país ya comienza a reponerse del tsunami que arrasó con la costa.
    1. کشور درحال بهبودیافتن از آن سونامی است که ساحل را تخریب کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان