Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . یک
2 . یکی
3 . آدم
4 . یک نفر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عدد]
uno
/ˈuno/
1
یک
عدد 1
1.Elige un número del uno al diez.
1. یک عدد از یک تا ده انتخاب کن.
[ضمیر]
uno
/ˈuno/
2
یکی
1.- ¿Cuántas monedas necesitas? - Solo una.
1. - چند سکه لازم داری؟ - فقط یکی.
3
آدم
فرد
1.Uno puede ganar mucho dinero al invertir.
1. آدم میتواند با سرمایهگذاری پول زیادی بهدست بیاورد.
4
یک نفر
1.Uno tocó el timbre, pero no respondí.
1. یک نفر زنگ زد، اما من جواب ندادم.
کلمات نزدیک
cero
república de vanuatu
tuvalu
tonga
samoa
dos
tres
cuatro
cinco
seis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان