[اسم]

el vertido

/bɛɾtˈiðo/
غیرقابل شمارش مذکر

1 سر ریز نشت

  • 1.La compañía nunca pudo reparar su reputación después del vertido de petróleo de 2010.
    1. (آن) شرکت نمی‌تواند پس از سر ریز نفتی در سال 2010 دوباره اعتبارش را به دست بیاورد.

2 پسماند زباله

  • 1.Hay que reducir la contaminación originada por los vertidos industriales.
    1. باید آلودگی به‌وجودآمده به‌علت پسماندهای صنعتی را کاهش دهیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان