[اسم]

el visitante

/bˌisitˈante/
قابل شمارش مذکر
[جمع: visitantes] [مونث: visitante]

1 ملاقات‌کننده بازدیدکننده، مهمان

  • 1.Cada año el museo recibe millones de visitantes de todo el mundo.
    1. این موزه سالانه پذیرای میلیون‌ها بازدیدکننده از سراسر دنیا است.
[صفت]

visitante

/bˌisitˈante/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: visitante] [جمع مونث: visitantes] [جمع مذکر: visitantes]

2 مهمان (ورزش)

  • 1.Nuestro equipo derrotó al equipo visitante por dos a cero.
    1. تیم ما تیم مهمان را دو به صفر شکست داد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان