[اسم]

el voleibol de playa

/bˌoleɪβˈɔl ðe plˈajja/
غیرقابل شمارش مذکر

1 والیبال ساحلی

  • 1.Paso todos los veranos en la costa y juego mucho al voleibol de playa.
    1. تمام تابستان را در ساحل گذراندم و بسیار والیبال ساحلی بازی کردم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان