Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . والیبال ساحلی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el voleibol de playa
/bˌoleɪβˈɔl ðe plˈajja/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
والیبال ساحلی
1.Paso todos los veranos en la costa y juego mucho al voleibol de playa.
1. تمام تابستان را در ساحل گذراندم و بسیار والیبال ساحلی بازی کردم.
کلمات نزدیک
hockey sobre césped
lacrosse
polo
balonmano
rugby
fútbol australiano
fútbol americano
natación
waterpolo
clavadismo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان