[اسم]

el zafiro

/θafˈiɾɔ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: zafiros]

1 یاقوت کبود

  • 1.Martín le regaló un anillo de compromiso a su novia de zafiros y diamantes.
    1. "مارتین" به دوست‌دخترش یک انگشتر یاقوت کبود و الماس هدیه داد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان